شعر سکوت و سادگی
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
  • تعداد بازدید: ۲۳۲

شعر سکوت و سادگی

اینجا مردمانش ساده اند!

قلبم از درد می نالد،

قاب های نور باید افراشت؛

زندگی را،

عشق را،

در دل

باید جستجو کرد

در نگاهی بی آلایش و پاک،

خنده هایی چون جویبار،

در سفره ای ساده،

دست های پرمهر،

ولحظه هایی که در کنار هم می رقصند

چون پرچم های شادی

آن کودکان

ساده اند

اما قلب هایشان

چشمه های خروشان و جاری از عشق

دردها می پوشانند

را با دوستی

و در دل شب،

با هم می سرایند

آوایی دلنشینی

چون پرندگان

زیبایی ها در سادگی است؛

و در سکوت صبحگاهان

که خورشید را بیدار می کند

از خواب

و دنیای خفته

رنگ عشق و امید می گیرد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

#داستان#رویاها و انتخاب‌ها
#داستان#رویاها و انتخاب‌ها
#داستان #رویاها و انتخاب‌ها      امشب هم مثل هر شب همینجا، یعنی ستاره‌ها بر آسمان می‌درخشیدند، من، لیلا،...

زن زیادی
زن زیادی
#معرفی_کتاب  #کتاب_خوب_بخوانیم  #زن_زیادی #نویسنده_جلال_آل_احمد زن زیادی از جلال آل احمد، شامل مجموعه داستان است. یکی از...

داستان سایه‌های قلب
داستان سایه‌های قلب
در شهر کوچکی به نام "آرام‌شهر"، زندگی زنی به نام "نرگس" جریان داشت. نرگس زنی...

معرفی کتاب/شفاگر جنون
معرفی کتاب/شفاگر جنون
#معرفی_کتاب  #شفاگر_جنون  #نویسنده_الیف_شافاک #مترجم_رضا_اسکندری_آذر   در این داستان مردی که ازدواج کرده و خوشحال‌تر است اما گاهی دلش برای آن...

ارسال نظر برای «شعر سکوت و سادگی »

برو بالا